سلام دوس جونیام
دیروز از مدرسه با سارا اومدیم خونه ی ما!
سه نفری(منو سارا و آبجیم)خیلی سرخوشانه نشسته بودیم فلافل و خوراکی میخوردیم و خوش و خرم بودیم!
بعد از ظهرش مریم(آبجی سارا) هم از دانشگاه اومد و قرار بود که بابام بره دنبال مامانم(مامانم خونه ی دختر دایی بابام بود و به مناسبت عید قربان یه مراسمی گرفته بود!)ما هم بلند شدیم و با بابام رفتیم و توی ماشین عین دیوونه ها همش میرقصیدیم و عکس مینداختیم و فیلم میگرفتیم!!!!!
بابام میگفت همه ماشینا بهتون نگاه میکردن!!!
خداییش خیلی خنده دار بودیم! با گوشی آبجیم رقص نور درس کرده بودیم...!
کلی چرت و پرت میگفتیم!!!!!
خلاصه که خیلی خوش گذشت و از اون تجربه باحالا بود...
سارا با مانتو و شلوار مدرسه بود خخخخخخخ
عید قربانو به همتون تبریک میگم!!!!!
مریم
از ته دل،
*عیدت مبارک*
موفق باشی و سربلند
5688
مرسی