همه چی خوبه تا وقتی که بوی اسیری نده
همه چی خوبه تا وقتی که بوی اسیری نده

همه چی خوبه تا وقتی که بوی اسیری نده

غم و شادی مریم و سارا

حلالم کنید بچه ها...

سلام بچه ها

الان از خونهی مریمینا دارم اپ میکنم

مریم داره نماز میخونه

منم اومدم شایعات اخیرو تکذیب کنم:دی

امروز لپ مریمو ماچ کردم

مریم تف کرد تو صورتم

اونوقت میگه سارای مظلوم نما

اوه اوه مریم رکعت اخره

در وضع بدی هستم

انتشار انتشار

مریم یه بار اومد صفحه رو بست

اومدم دیدم رفته تو چرک نویس

گفتم ادامه بدم:

برام دعا کنید

زیر دست مریمم

اگه دیگه نیومدم حلالم کنید

بای بای

بذارید یه شعر براتون بذارم:

میرن ادما

از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه

بقیه شو بلد نیستم

سارا

مریم پیله...

سلام دوستای گلم

امروز خواب بودم که مریم زنگ زد.بهم گفت:خواب بودی؟

گفتم:اره

گفت:شرمنده نشدم.پاشو حاضر شو بریم کتابخونه

بهش گفتم:من با زبون روزه. تشنه گشنه پاشم بیام کتابخونه؟

انقد گفت که دیگه داشتم میمردم.

بالاخره بلند شدیم رفتیم دیدیم یه چند تا خرخون دارن درس میخونن

منومریم این شکلی شدیم:

مریم گفت:به نظرت منو تو هم واسه کنکور اینجوری درس میخونیم؟

گفتم:من در خودم همچین چیزو رو نمیبینم

بعد از 20 دقیقه نشستن مریمو با کلی فوش بردم خونه

اگه به چیزی پیله کنه ول کن نیست.

منه بدبختم با خودش میکشونه

شانس مارو باش....

سارا

منزل ما

سلام بچه ها

دیروز مریم و مبینا خونه مابودن

کلی هم خوش گذشت

مریم هم یه چیزی تعریف کرد:

توی بمب خنده مهران مدیری به یه مرده گفت میخوای چشت نزنن اسپند و پوست پیازو پیپیه بچه حروم زاده و موی زن بدکاره بذار تو اتاقت

مرده میگه:من این نصفه شبی پوست پیازو اسپند از کجا بیارم

ببخشید که من انقد بی ادب شدم

اوه او ه اذان گفتن 

من برم

سارا

ما که همیشه پلاسیم....

سلام دوستان

مبینا بی چاره رفته بود مهمونی باباش نرفت دنبالش که بیاد خونه بعد ما بریم خونشون(چی گفتم!؟)

فردا هم که پلاسیم خونه مریمینا

بای بای

سارا

روز اول...

به به

دیروز روز اول ماه رمضون بود و منو مریمو مبینا بیشتر شبیه مطربا بودیم

منم که اعصابم داغون بود مبینا هم از من بدتر.تازه کلاس گیتار هم داشتیم

یعنی اگه استادمون چیزی میگفت منو مبینا بلند میشدیم کتکش میزدیم

مریمم دیروز با کلی کلک زدن تو پاسور بازی از مبینا برد

اینم  از روز اول

سارا