پت و مت

سلام دوستان

یه روز با مریم تو راه مدرسه رفته بودیم خریدو هوا هم بارونی بود توی خیابون هی ماشین میومد از اونجایی که من با خودم هیچ وقت چتر نمیبردم و مریم چتر میوورد.

لبه چتر دقیقا روی چش من بودو هیچ جارو نمیدیدم هی ماشین میومدو مریم منو میکشیدو عقب جلمو میکرد

و همونجا بود که یکی از دوستام به ما لقب پت و مت داد

(سارا)

اخ اخ

سلام بچه ها

ببخشید تو رو خدا من و مریم انقد منگلیم

شما به بزرگی خودتو ن ببخشید دیگه

شرت اقا بهروزو و مطالب دیگه.

ما خل هستیم ها ولی نه خیلی.

حالا میخوام یه خاطره براتون تعریف کنم:

یه روز با مریمو مبینا یه تبلیغ ساختیم درباره دسبند تعادل بود من خودم تا دوروز پیش اونو ندیده بودم 

دو روز پیش که خونه مریمینا بودم وقتی فیلم رو دیدم تا یه ساعت با مریم  داشتیم میخندیدیم

خودم در عجب بودم که ایا این منم؟

(سارا)

مریم (یه گلابی به تمام معنا)

سلام بر دوستان

مریم خانوم امروز یه مطلب توی همینه که هست گذاشت!!!! رفت به دوستاش سر زد تا بیان بهش سر بزنن بعد چند ساعت اومد به این وبلاگ خل و چل بازی سر زد دید به به شادی جون و داداش سهیل به این جا، به جای همینه که هست سر زدن اون موقع دو هزاری کجش افتاد که چی کار کرده!!!!!

بله مریم خانوم قصه ی ما آدرس وبو اشتباه گذاشته و وقتی که این رو فهمید قیافش مثل شخصیت های ترول شده بود و تو دلش به خودش میگفت کسافط!!!!!!

خلاصه که دوستان شرمنده ام هم از طرف خودم و هم از طرف سارا...البته خرابکاری کار خودم بود!!!

میدونید چیه یکی نیست بگه آخه مریم تو که بلد نیستی واسه دوستات آدرس وبلاگ بذاری خوشت میاد یه وبلاگ دیگه هم درست کنی!!!!

تازه کجای کارید یه ترول از وبلاگ یکی از دوستام کش رفته بودم که خدا کنه ندیده باشش من همین جا ازش معذرت میخوام(مونا جونم ببخشید)

مریم                      

آخ آخ آخ شرت بابام!!!!!

این شرت خیلی اصیل و خوشگله!!!! پدر بنده بچه که بوده باهاش شنا میکرده

مریم                   

عاشق محبت مامانمم !!!!

چند دقیقه پیش مامانم زنگ زد به آبجیم بعد تلفن بهم گفت شقایق گفت بوست کنم ولی من بوست نمیکنم منم آروم برای اینکه کم نیارم و دلم خنک بشه گفتم چه بهتر!!!! ولی مامانم که نشنید...

مریم