-
پت و مت
سهشنبه 18 تیر 1392 21:58
سلام دوستان یه روز با مریم تو راه مدرسه رفته بودیم خریدو هوا هم بارونی بود توی خیابون هی ماشین میومد از اونجایی که من با خودم هیچ وقت چتر نمیبردم و مریم چتر میوورد. لبه چتر دقیقا روی چش من بودو هیچ جارو نمیدیدم هی ماشین میومدو مریم منو میکشیدو عقب جلمو میکرد و همونجا بود که یکی از دوستام به ما لقب پت و مت داد (سارا)
-
اخ اخ
سهشنبه 18 تیر 1392 21:50
سلام بچه ها ببخشید تو رو خدا من و مریم انقد منگلیم شما به بزرگی خودتو ن ببخشید دیگه شرت اقا بهروزو و مطالب دیگه. ما خل هستیم ها ولی نه خیلی. حالا میخوام یه خاطره براتون تعریف کنم: یه روز با مریمو مبینا یه تبلیغ ساختیم درباره دسبند تعادل بود من خودم تا دوروز پیش اونو ندیده بودم دو روز پیش که خونه مریمینا بودم وقتی فیلم...
-
مریم (یه گلابی به تمام معنا)
سهشنبه 18 تیر 1392 20:51
سلام بر دوستان مریم خانوم امروز یه مطلب توی همینه که هست گذاشت!!!! رفت به دوستاش سر زد تا بیان بهش سر بزنن بعد چند ساعت اومد به این وبلاگ خل و چل بازی سر زد دید به به شادی جون و داداش سهیل به این جا، به جای همینه که هست سر زدن اون موقع دو هزاری کجش افتاد که چی کار کرده!!!!! بله مریم خانوم قصه ی ما آدرس وبو اشتباه...
-
آخ آخ آخ شرت بابام!!!!!
سهشنبه 18 تیر 1392 18:12
این شرت خیلی اصیل و خوشگله!!!! پدر بنده بچه که بوده باهاش شنا میکرده مریم
-
عاشق محبت مامانمم !!!!
سهشنبه 18 تیر 1392 17:59
چند دقیقه پیش مامانم زنگ زد به آبجیم بعد تلفن بهم گفت شقایق گفت بوست کنم ولی من بوست نمیکنم منم آروم برای اینکه کم نیارم و دلم خنک بشه گفتم چه بهتر!!!! ولی مامانم که نشنید... مریم
-
....
سهشنبه 18 تیر 1392 17:32
جلسه آخر کلاس ادبیات بود معلممون خیلی از منو مریم کار کشیده بود به من گفت:پشت سرمن غیبت میکردی؟ منم گفتم:انسان جایز و الخطاست و همین شد که به من نمره 19 داد (سارا)
-
ماییم دیگه....
سهشنبه 18 تیر 1392 17:26
سلام بچه ها یه روز منو مریم داشتیم sony بازی میکردیم از این بازی های جنگی. وقتی من میباختم اونو کتک میزدم و وقتی اون میباخت منو.... بعد کلی کتک کاری فهمیدیم بازی دو نفره نبوده و فقط مریم داشته بازی میکرده (سارا)
-
ترول توالت!!!
سهشنبه 18 تیر 1392 14:11
عین حقیقت!!!! مریم
-
دختر خاله ی هشت ساله ی من و...
سهشنبه 18 تیر 1392 13:33
یعنی نمیدونم چی بگم!!!!! یه دختر بچه ی 8 ساله باید بگه یه پسر خوشگله یا دوست داشتنیه و.... امروز با ریحانه دختر خالم داشتم سریال بوسه شیطنت آمیز میدیدم میگه این پسره سونگ جو خوشگله!!!! من موندم این بچه با این که فیلم زیر نویس بود و سواد درست حسابی هم نداره از کجا فهمید دختره پسره رو دوست داره والا ماهم بچه بودیم اصلا...
-
نشانه هایی که داره میگه مریم داره یه نوازنده ی باحال میشه!!!!!!
سهشنبه 18 تیر 1392 11:32
سلام دوست جونیا جدیدا نوک انگشتای دست چپم پینه بسته اینا به خاطر اینه که گیتار میزنم دستم داره مثل بابام و اون پسر عمه ام که تو خوابم مرد میشه ولی من باهاش مشکل ندارم مریم
-
آبجی نیست که بلا نسبت شما لولو خور خورست!!!
سهشنبه 18 تیر 1392 10:32
آبجیم از یکشنبه ست که رفته مشهد تا ده روز میمونه دلم براش تنگ میشه الان خونه خیلی آرومه اصلا به این سکوت عادت ندارم اکثر اوقات صبحا باصدای بلند آهنگ خز از خواب بیدار میشدم که آبجیم میذاشت!!!! یا این که میومد مینشست روم جیغ میزد میگفت مریم پاشو!!!! ببینم من دلم واسه این چیزا تنگ شده؟! خاک تو سر خودم تازه فکر کنم هرکی...
-
دلم میخواد!!!
سهشنبه 18 تیر 1392 10:30
سلام بروبچ دلم میخواد جمعه برم ورزشگاه آزادی والیبال ببینم مرضیه گفت اگه تو و سارا میایید به بابام بگم ببرتمون ولی خوب مسابقه ساعت نه شب شروع میشه و معلوم نیست تاکی باشه به خاطر همینم منو سارا مطمئن بودیم بابا هامون نمیذارن به خاطر همین قیدشو زدیم ولی آخه آدم میره اونجا فحش میده جیگرش حال میاد البته گفته باشم منو سارا...
-
خواب چرت و پرت منو باش!!!!
سهشنبه 18 تیر 1392 10:23
دیشب خواب دیدم پسر عمه ام مرده آخه خوابه من میبینیم خداییش خیلی تعجب کردم آخه خیلی جوونه!!!!! تازه هیچ کی هم عین خیالش نبود مریم
-
منو سارا نصفمون توی زمینه!!!!
سهشنبه 18 تیر 1392 10:21
میخوام یه کار باحال که منو سارا سر درست کردن این وب کردیم بگم خوب ما دوتا تاحالا با ایمیلمون توی بلاگ اسکای وبلاگ درست کرده بودیم به خاطر همین به یه ایمیل دیگه نیاز داشتیم!!! رفتیم یاهو ایمیل درست کنیم هر کار کردیم نشد به خاطر همین رفتیم سراغ ایمیل کیمیا(نوه دایی بابام که ایمیلشو خودم درست کرده بودم )با اون ایمیل این...
-
شرط میبندم تا حالا تموم رخشو ندیده بودین!!!
دوشنبه 17 تیر 1392 19:48
حال کردین یا نه؟! دوستان نظر نذارید سوسک میشیدا !!!! مریم