-
آخرین روز مدرسه و تولد من(عکس)
چهارشنبه 4 تیر 1393 22:08
-
دلم....
چهارشنبه 28 خرداد 1393 10:24
دلم دور همیامونو میخواد!!!! همش داره حوصله ام سر میره... آخی یادش بخیر!!!!! مریم
-
کارنامه های درخشان!!!!! :))))))
دوشنبه 26 خرداد 1393 14:01
سلام بر دوستان! امروز کارناممونو گرفتیم... من شاگرد اول با معدل 19.87 سارا گلی شاگرد دوم با معدل 19.81 بزنید به افتخارمون که هنوز خودمون باورمون نشده!!!! من که پایین ترین نمره ام انضباطم بود که 19 شدم...البته مدرسه خیلی در حقم لطف کرد چون کمتر از اینا میشدم...!...
-
منو سارا و کتابخونه!
دوشنبه 19 خرداد 1393 16:09
سلام دوستان! شنبه با سارا رفتیم کتابخونه که مثلا درس بخونیم...! همش حواسمون پرت بود و بعدش گرسنه مون شد و رفتیم پیتزا بخوریم!!! از اول تا آخرش میخندیدیم... وقتی هم که برگشتیم از هم دیگه عکس مینداختیم...(یکی از عکسا توی مطلب قبلیه...) ولی خداییش با اینکه همش حواسمون به همه چی به جز درس پرت بود ، 15 تا درس مطالعات(خیلی...
-
منو سارا و کتابخونه(عکس)
دوشنبه 19 خرداد 1393 15:56
-
خدا جونم...!
سهشنبه 30 اردیبهشت 1393 16:26
خدا جونم میدونم که خیلی پستمو هروقت که بهت نیاز دارم به فکرت میفتم!!!! البته اینم میدونم که تو اصلا برات مهم نیست ، چون نیازی به توجه من نداری... ولی خداجونم ازت یه خواسته دارم اونم اینکه کمکم کن امتحان فردامو خوب بدم حس میکنم خیلی خوب نخوندمش البته میدونی قبلا خیلی خونده بودمش و الان چیزی ندارم که بخوام بخونم!!! ولی...
-
ولگردی ما...!
دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 12:44
امروز خیلی خیلی خوش گذشت!!!! امتحانمونو که دادیم با سارا قرار گذاشتیم که بریم پیش باقریا(البته باقریا بهونه بودن دلمون میخواست یه چرخی بزنیم!) خلاصه که با سارا رفتیم و توی مدرسشون رامون ندادن و گفتن که تازه رفتن سر جلسه... منو سارا هم چون آفتاب بود، رفتیم توی فضای سبز نزدیک اونجا نشستیمو یه ذره حرف زدیم که دیدیم دوتا...
-
حوصله ام سر رفته...
شنبه 27 اردیبهشت 1393 15:44
دوباره دوره امتحانا شد و بیکاری های منم شروع شد...!!!! دلم سریال کره ای میخواد!!! ولی باخودم قرار گذاشتم که واسه بعد امتحانا بخرم...!!! وای خدا من الان چیکار کینم؟! (اَه از خودم بدم اومد اینقدر که غر میزنم!!! ) .............................................................. امروز امتحان فیزیکمو دادم ، تا الان که غلط...
-
تولدم...
دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 21:10
امروز تولدم بود... کلی توی مدرسه زدیم و رقصیدیم و سارا گلی یه کادوی خیلی باحال بهم داد: اونی که سارا روش نوشته اینه: ملونی است ، تحفه ی درویش! امضا و تاریخ و سارا گلی ..................................................................... راستی سارا گلی تولدت پیشاپیش مبارک...! مریم
-
چند روز پیشا...
دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 21:00
سلام دوست جونیام خوبید؟! چند روز پیش خیلی خنده دار بود... آخه منو سارا داشتیم از مدرسه برمیگشتیم که پسرا(که خیلی تعدادشون زیاد بود)از پیاده رو ها و وسط خیابون عین زامبیا میومدن و من از خنده مرده بودم!!! ........................................................................ وای این سارا خیلی ضایعس دیگه همه میدونن این...
-
سری جدید سوتی های سارا...!
جمعه 5 اردیبهشت 1393 19:12
سلام دوس جونیام خوبید؟! امروز میخوام یکی از سوتی های سارا رو بگم: چند روز پیش داشتیم با سارا از مدرسه برمیگشتیم و سارا داشت با من حرف میزد که دو تا پسر از پشت سرمون اومدن و پفک گرفتن جلوی منو سارا و گفتن بفرما خانوم! سارا هم خیلی جدی برگشت گفت نوش جان!!!! فقط توی اون لحظه منو اون دوتا پسرا با تعجب به سارا نگاه...
-
اولین پست 93
چهارشنبه 6 فروردین 1393 14:54
سلام به دوستان امسالم سال خوبیه... فقط من دوباره برای انتخاب رشته گیر کردم...! نمیدونم چیکار کنم! دیگه خسته شدم همش دو دلم... خدایا هر چی صلاحه.... مریم
-
سال عجیبی که داره تموم میشه!!!!
چهارشنبه 28 اسفند 1392 17:36
دیگه سال 92 هم داره تموم میشه!!!! این سال خیلی جالب بود 6 ماه اولش محشر بود و منو سارا خیلی شاد بودیم! 6 ماه آخرشم خوب بود ولی خیلی با سختی همراه بود...! حالا بگذریم دیگه هرچی که بوده و شده رو باید کنار گذاشت و یه زندگی نو رو شروع کرد میخوام خیلی از چیزا و افراد و رفتارا رو بذارم کنار و خیلی خوب شروع کنم!!!!...
-
سورتمه تهران!!!!
پنجشنبه 15 اسفند 1392 13:44
یعنی آدم بمیره ولی با مدرسه ی ما نره اردو!!!! نمیدونم چرا اصلا خوش نگذشت!!! معلم پرورشی ما دیوونست!!! فکرشو بکنید یه سری از پسرای دبستانی رو آورده بودن اونجا اونوقت این خانم نذاشت ما از کنارشون رد بشیم بریم و ما رو برد از یه راه خیلی دور!!!! فک کرده پسرا میخوان ما رو با این گونی هایی که تنمونه بخورن!!! والا...!...
-
حسی به نام شادی...
سهشنبه 6 اسفند 1392 20:30
این هفته خیلی خوب بود همش شاد بودیم و از ته دل میخندیدیم! مخصوصا امروز که کلی شلوغ کاری کردیم! درباره ی کلاس ما فقط میشه اینو گفت که وقتی من شاگرد اولشم ببین دیگه چیه...! امروز از دیوار بالا میرفتیم از بس که شلوغ میکردیم!!!! دلم نمیخواد سال دیگه از هم جدا بشیم ولی کلی بچه ایم با آرزوها و آرمانای متفاوت که فقط ممکنه که...